به گزارش روابط عمومی دفتر طب ایرانی و مکمل  وزارت بهداشت، دومین جشنواره طب ایرانی باهدف نهادینه کردن آموزه‌های طب ایرانی در جامعه و شناسایی، معرفی، قدردانی و حمایت از دانشمندان، پژوهشگران و نوآوران برتر و همچنین بسترسازی جهت بهره وری هرچه بیشتر از دستاوردهای پژوهشی اندیشمندان و گسترش بازارهای دانش بنیان و تعامل چند جانبه بین مراکز آموزشی، تحقیقاتی و درمانی طب ایرانی و با شعار «اصلاح سبک زندگی» در سطح ملی و در ۳ بخش علمی، فرهنگ و هنر و ویژه (کووید-۱۹) با محورهای اصلی آموزش، پژوهش و درمان در حوزه طب ایرانی، داروسازی سنتی و تاریخ پزشکی برگزار می‌شود. از دیگر اهداف این رویداد می‌توان به بستری‌سازی برای رفع چالش‌های پیش روی طب سنتی ایرانی و فراهم آوری زمینه تعامل موفق بین پزشکان و پژوهشگران طب سنتی ایرانی و طب رایج اشاره کرد. در این رابطه گفت و گویی داریم با سرکار خانم دکتر مهشید چایچی، پزشک و متخصص طب سنتی ایران و کارشناس دفتر طب ایرانی:

 

به عنوان پزشک و متخصص طب سنتی، مهمترین چالش‌های پیش روی طب سنتی را چه می‌دانید؟

اتهام «شبه‌علم» بودن به طب سنتی، تعارض منافع در حوزه تولید دارو، فقدان خودباوری و تفکر منطقی و خودباختگی متدولوژیک از یک‌سو، و از سوی دیگر دور شدن از مبانی اصلی طب سنتی ایرانی و توجه صرف به بعد جسمی موانع دیگری در مسیر توسعه‌ی طب سنتی هستند. غلبه بعد فناورانه‌ی طب ایرانی (مانند حجامت و زالو درمانی) به‌جای اصلاح سبک زندگی، توسعه‌ی ظاهری و سطحی‌نگری در طب ایرانی، و میل به کسب نتیجه با بیشترین سرعت و کمترین زحمت؛ موانع دیگر و تهدیدهایی هستند که در این مسیر وجود دارند که البته تا حد زیادی در طب مدرن هم همین مشکلات وجود دارند.

چگونه می‌توان از ظرفیت جشنواره طب ایرانی در راستای مقابله با این چالش‌ها استفاده کرد؟

جشنواره طب ایرانی علاوه بر ایجاد زمینه برای معرفی این مکتب طبی به عنوان یک مکتب متکی بر اصلاح سبک زندگی می‌تواند با شبکه‌سازی در بین اقشار مختلف جامعه بخصوص نخبگان جامعه علمی و هنری موجبات تغییر باور نسبت به طب ایرانی را فراهم کند. ظرفیت بزرگ طب ایرانی در زمینه اصلاح سبک زندگی از مواردی است که بین عموم مردم و حتی جامعه علمی مورد غفلت واقع شده است.

ظرفیت دیگر جشنواره، کاربرد آن در شناساندن طب سنتی ایرانی اصیل و به روز شده و نشان دادن تفاوتهای آن با شارلاتانیزم سود جویانه و حتی طب سنتی سطحی رایج است. این مهم یکی از نیازهای واقعی این رشته است که می‌تواند با کمک جشنواره تا حدی انجام شود.

در کنار آسیب‌هایی که به برخی از آن‌ها اشاره شد، گاهی شاهد بی‌مهری‌هایی از سمت برخی نخبگان نسبت به طب سنتی هستیم، شبهه علم نبودن طب سنتی یکی از این موارد است که از سمت برخی مطرح می‌شود. به نظر شما چه عواملی سبب طرح اینگونه مباحث می‌شود؟

به نظرم این شبهه‌ها ناشی از بعضی دیدگاه‌های خاص در مسیر فلسفه علم است که امروزه دیگر منقضی شده است. مسیری که از گذشته تا امروز در تعریف معرفت علمی طی شده لازم است توسط نخبگان و صاحبنظران مورد توجه قرار گیرد. روزگاری استقراگرایان معرفت علمی را یک گزاره کلی یقینی می‌دانستند که با استقرای از مشاهدات مکرر یک رویداد تجربی به دست آمده است. گروهی دیگر از جمله پوپر با دیدگاه ابطالگرایانه به تعریف آن‌ها از علم ایراد گرفتند و ابطال‌پذیری را شرط و معیار علمی بودن نظریه‌ها دانستند. اما بعد از آن افراد دیگری مانند لاکاتوش و کوهن دیدگاه‌های ابطال گرایان را نقد کردند و مساله برنامه‌های پژوهشی و ساختار انقلاب علمی و پارادایمهای مختلف را مطرح کردند. با مرور این تحولات در حوزه فلسفه علم و تعاریفی که از علم وجود دارد، در نهایت هنوز ملاک تحدید دقیقی که بتواند شرط لازم و کافی برای علمی بودن یک نظریه را مطرح کند، به دست نیامده است و حتی گروهی را به نسبی گرایی علمی سوق داده است. اگر چه ما در نهایت برای تشخیص علمی بودن یا نبودن به ناچار از جامعه علمی کمک می‌گیریم، اما جامعه علمی هم باید به روز و آگاه نسبت به این موضوعات باشند.

یکی از ظرفیت‌های جشنواره، کاربرد آن در شناساندن طب سنتی ایرانی اصیل و به روز شده و تفاوتهای آن با شارلاتانیزم سود جویانه و حتی طب سنتی سطحی رایج است. این مهم یکی از نیازهای واقعی این رشته است که می‌تواند با کمک جشنواره تا حدی انجام شود.

یکی از علل این اتهامات دفاع بد، سطحی نگری و اشتباهات رایجی است که به اسم طب سنتی و از جانب بعضی افراد ناآگاه و بعضی شارلاتان در جامعه صورت می‌گیرد و موجب جبهه‌گیری جامعه علمی نسبت به طب سنتی ایرانی می‌شود. وگرنه آنچه در منابع غنی طب ایرانی و رشته تخصصی دانشگاهی آن مد نظر است، متفاوت است و می‌تواند انتظارات جامعه علمی به عنوان معرفت علمی را نیز برآورده کند.

با توجه به این سیر تاریخی به نظرم آن‌ها که طب سنتی را شبه علم می‌خوانند؛ یا نسبت به ویژگی‌های طب سنتی ایرانی و معرفت علمی نا آشنا هستند و در مقطعی از گذشته در مسیر فلسفه علم درجا می‌زنند؛ یا اینکه به علت تعارض منافع نمی‌خواهند، طب سنتی را بپذیرند. به همین علت شناساندن طب ایرانی اصیل به جامعه علمی و عموم مردم، می‌تواند تا حد زیادی این شب‌هات را از میان بردارد.

در زمانهای گذشته فلاسفه‌ی علم معتقد بودند که علم مدرن محصول به کارگیری خرد ناب و موضوعی جهانی است، و به عبارت دیگر علم بومی وجود ندارد. اما امروزه در دنیا اثر باورهای فلسفی، ارزش‌های اجتماعی، اخلاقی، و حتی دینی در تولید علم به رسمیت شناخته می‌شود. تولید علم بومی در حوزه‌ی سلامت علاوه بر بومی‌سازی طب مدرن و هدفمند کردن آن به سمت ظرفیت‌ها و نیازهای بومی هرکشور، به معنای احیاء و ترویج طب سنتی همان کشور است. حتی سازمان بهداشت جهانی و کاخ سفید آمریکا نیز موضوع طبهای سنتی، تلفیقی و مکمل را سرلوحه سیاستهای خود در سرمایه‌گذاری و تدوین اولویت‌های پژوهشی قرار داده است و به‌عنوان نهادی بین‌المللی- در استراتژی‌های خود از توسعه و ترویج طب سنتی هر کشور به‌عنوان روشی قابل‌اجرا برای توسعه‌ی پوشش بهداشتی برای تمام اقشار، حمایت می‌کند.

در خصوص تغییر این باورها چه پیشنهادی دارید؟ به‌طور خاص نقش جشنواره طب ایرانی را در فرهنگ‌سازی چگونه می‌بینید؟

به نظرم بیشترین و موثرترین تلاش برای تغییر این باورها باید در زمینه آگاهی دادن، معرفی و شبکه‌سازی انجام شود که جشنواره در طی این مسیر می‌تواند نقش تسهیل‌کننده داشته باشد.

برگزاری جشنواره‌ها، برنامه‌های تلویزیونی، سمینارها، کارگاههای موضوعی وبازآموزی پزشکان در رشته‌های مختلف، و سایر روش‌های موجود برای توسعه و احیای طب سنتی علاوه بر ایجاد تعامل با پزشکان طب رایج می‌تواند در ارتقاء سلامت عمومی هم تأثیر بگذارد.

یکی از نیازهای امروز جامعه تقویت زمینه گفتمان، تعامل و تبادل نظر دو مکتب طب رایج و ایرانی است. چه راهکارهای عملی برای تحقق این امر پیشنهاد دارید؟ برگزاری چنین جشنواره‌هایی تا چه اندازه می‌تواند به تحقق این مساله کمک کند؟

برگزاری جشنواره‌ها، برنامه‌های تلویزیونی، سمینارها، کارگاههای موضوعی وبازآموزی پزشکان در رشته‌های مختلف، و سایر روش‌های موجود برای توسعه و احیای طب سنتی علاوه بر ایجاد تعامل با پزشکان طب رایج می‌تواند در ارتقاء سلامت عمومی هم تأثیر بگذارد. این تعامل اگر موجب شود که داروهای گیاهی و تولیدی کشور در پروتوکلهای درمانی روز وارد شود، در حوزه‌ی اقتصاد نیز مزایایی دارد که نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد. سرمایه‌گذاری در تولید گیاهان دارویی و داروهای گیاهی، علاوه بر تأثیر مثبتی که روی اشتغال‌زایی و رشد اقتصادی دارد، منجر به خودکفایی در حوزه‌ی دارو و ارتقاء سلامت عمومی با هزینه‌هایی کمتر می‌شود. مجموع مزایا و فرصت‌هایی که در توسعه‌ی طب سنتی وجود دارد، در صورت حذف آفات و آسیب‌هایی که متوجه آن است، می‌تواند برای سیاست‌گذاران حوزه‌ی سلامت انگیزه‌ای برای سامان‌بخشی و هموارسازی مسیر توسعه‌ی طب سنتی ایجاد کند.

ساز و کار پیشنهادی شما برای اجرای بهتر و با شکوهتر جشنواره چیست؟

به نظرم لازم است پوشش رسانه‌ای بیشتری داشته باشد.

 

برای خواندن گزارش این مصاحبه  از طریق این لینک مراجعه فرمایید.